گنجنامه، در یکی از دامنه
های کوهستان الوند و به
فاصله 5 کیلومتری جنوب
غربی همدان، در دره مصفای
عباس آباد قرار دارد. در
نزدیکی گنجنامه ، چشم
انداز زیبایی از آبشار
گنجنامه و دره های سرسبز
عباس آباد ، تاریک دره و
کیوارستان دیده می شود.
تاریک دره نیز به دو شاخه
تقسیم می گردد: در شاخه
شرقی آن، تاسیسات پیست
اسکی تاریک دره احداث شده
است و در ضلع غربی تاریک
دره ، در خط الراس گردنه
(گدوک) ، جاده ماشین
رو جدید با
راه کاروان رو قدیمی یکی
می شود. این دره عصر
هخامنشیان، شروع جاده
هگمتانه – استخر ، معروف
به "جاده شاهی" بوده، که
هگمتانه را از طریق پیچ و
خمهای تاریک دره، گدوک
(دره)، ورد آورد علیا،
شهرستانه، اشتران
به تویسرکان،
نهاوند، کرمانشاه،
لرستان ، تخت جمشید و
فارس مرتبط می ساخته است.
این راه، همچنین یکی از
راههای ارتباطی همدان به
غرب و جنوب کشور (و
میانرودان) یا بین
النهرین (عراق امروزی)
بوده است.
به سبب آنکه هگمتانه،
پایتخت تابستانی
هخامنشیان بوده و در مسیر
جاده شاهی قرار داشته
است، داریوش اول هخامنشی
پس از اتمام کار سنگ
نبشته های بیستون، دستور
نقر کتیبه کنونی گنجنامه
را داده است. پس از او
فرزندش خشایار نیز به
پیروی از او کتیبه ای در
سمت راست و کمی پائین تر
از سنگ نبشته پدر، بر جای
گذارده است. (حدود 50 سال
ق-م)
هر یک از کتیبه ها به سه
زبان، در سه ستون و 20
سطر، بر روی صخره ای بزرگ
حک شده اند، مه در ستون
دست چپ ، متن فارسی
باستان، ستون وسط؛ عیلامی
یا شوشی و ستون دست راست
کتیبه ها، به زبان بابلی
یا اکدی و هر سه به خط
میخی ماد یا هخامنشی می
باشند. اولین واژه ستونی
که به فارسی باستانی حک
شده ، کلیه "baga" به
معنی خداست. در تاریخ
معاصر، ایران شناسان
بسیاری درصدد ترجمه متون
کتیبه های گنجنامه بوده
اند، که "اوژن فلاندن"
باستان شناس فرانسوی و
"پاسکال کست" (1840 و
1841 میلادی) دستیارش ،
از آن جمله اند. ولی
عاقبت "سر هنری راولینسن"
انگلیسی موفق شد، که رمز
خط میخی پارسی
باستان را کشف نماید
و سرانجام این
پندار مردم ،
که این کتیبه ها را راز
مکتوب یک گنج پنهان تصور
می کردند، با کشف رازهایی
از تاریخ باستان این
سرزمین تعبیر شد . و اینک
ترجمه سنگ نبشته داریوش
هخامنشی: خدای بزرگ است
اهورا مزدا که این سرزمین
را آفرین، که مردن را
آفرین، که شادی را برای
مردم آفرین، که داریوش را
شاه کرد، یگانه شاه از
میان شاهان بسیار و یگانه
فرانروا از میان
فرمانروایان بسیار. من
(هستم) داریوش، شاه بزرگ،
شاه شاهان، شاه کشورهای
با دولت های بسیار، شاه
این سرزمین بزرگ دور دست
پهناور، پسر ویشتاسب
هخامنشی.
متن هر دو کتبیه یکی است،
فقط در کتبه خشایار شاه
به جاری داریوش، خشایار
شاه آمد و به جای ویشتاسب
، داریوش و عبارت : "hyah
maoistha baganam"
به معنی : "که بزرگترین
خدایان است" ، فقط در
کتیبه خشایار شاه آمده
است . این کتیبه های از
دیرباز تا کنون، نامهای
گوناگونی به خود گرفته
اند.
ابن فقیه همدانی، در سال
290 هجری، در کتاب "اخبار
البدان" خود، از آن
بعنوان "تب نابر" نام
برده است و اسامی دیگر
عبارتند از: "سنگ نبشه "
، " نبشت خدایان" ، "
کتیبه های الوند" ، "جنگ
نامه" و " گنج نامه" که
دو نام آخر، در سده های
اخیر مصطلح شده اند. این
اث طی شماره 92 مورخه
15/10/1310 در فهرست آثار
تاریخی و ملی ایران به
ثبت رسیده است.
در سال 1373 نیز توسط
شهرداری همدان، ترجمه های
فارسی و انگلیسی هر دو
کتبه بر روی دو تخته سنگ
خارا کنده شده و در ضلع
دیگر محوطه گنجنامه
قرارداد شده است.
اکثر شهرهای استان و خصوصاً همدان، نهاوند و تویسرکان از
قدمت بسیار بالایی برخوردارند. هرودت مورخ یونانی، نام
همدان را اکباتان ثبت کرده است و بنای این شهر را را به
دیااکو، موسس سلسله ی مادها نسبت داده است.
هخامنشیان، همدان باستان را به نام هگمتانه ( به معنی محل
اجتماع ) و به عنوان پایتخت تابستانی خود برگزیده بودند،
که اولین پایتخت نخستین تشکیلات حکومتی در ایران بوده است.
کاوشهای باستان شناسی انجام شده در تپه ی گیان نهاوند و
محوطه حیقوق نبی و مهاجرت حضرت حیقوق نبی به تویسرکان ( در
حدود 700 سال قبل از میلاد) و وجود تپه ی باستانی باباکمال
در تویسرکان و تپه ی باستانی نوشیجان در نزدیکی ملایر نیز
حاکی از قدمت این سه شهر می باشند.
همچنین آثار تاریخی و فرهنگی متعدد موجود در همدان، موجب
شد تا در جلسه ای مورخه 2/2/1370 شورای عالی شهرسازی و
معماری کشور، این شهر به عنوان یکی از شش شهر تاریخی و
فرهنگی کشور شناخته شود.